فهرست مطالب
نشریه معماری شناسی
پیاپی 21 (زمستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/11/27
- تعداد عناوین: 16
-
صفحه 1
طی سالهای اخیر، شهرها بخاطر ماهیت سرزندگی و پویایی از یکسو و مواجهه با ابعاد گوناگون کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی از سوی دیگر، همواره در راه تحول و توسعه خود با چالشها و معضلات متعدد و نوظهوری از جمله بافت فرسوده شهری روبرو میشوند. به طوریکه، بافت قدیمی و تاریخی شهرها بیش از دیگر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفتهاند. تا آنجا که لزوم احیای بافتهای قدیم و تاریخی شهری، امری ناگزیر میباشد. این در حالی است که به دنبال دگرگونیهای جوامع شهری ایران و همچنین توسعه فیزیکی و ناموزون شهرها به دلیل رشد جمعیت و معضلات تامین مسکن و ارایه خدمات شهری، باعث شکلگیری و تقابل دو بخش قدیمی و جدید شهر شده است. در این بین، در شهر گرگان به دلایل مختلف و تحت تاثیر مولفههای تاثیرگذار تحول شهری، فاصله رشد و کیفیت زندگی در این دو بافت شدت یافته و عدم تطابق این بافتها با نیازهای نوظهور، اغلب بافت قدیمی و تاریخی این شهر تبدیل به بافت فرسوده شهری شده است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی، شناخت عمقی و تحلیل مولفههای موثر در شکلگیری و تشدید فرسودگی بافتهای قدیم و تاریخی شهر گرگان میباشد. این مقاله کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر حدود 15000 نفر از ساکنین بافتهای قدیمی و تاریخی شهر گرگان بوده که تعداد 300 نفر بعنوان حجم نمونه ابتدا به روش نمونهگیری خوشهای- مکانی و سپس با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. روایی پرسشنامههای توزیعی با روش خرد جمعی دلفی تحت نظر گروهی از کارشناسان و متخصصین مطالعات شهری تایید شده و پایایی آن بر اساس ضریب کلی آلفای کرونباخ برابر با 86/0 میباشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مولفههای چالشی از قبیل نبود فضای لازم و مناسب برای پارکینگ خودروها، وجود انواع آلودگیهای محیطی، کمبود و کمتوجهی به سازهها و مصالح ساختمانی مناسب و گرانی روزافزون آنها با توجه به درآمد ساکنین بافتهای قدیمی، کمبود امکانات و خدمات رفاهی و کمتوجهی به معضلات روزافزون آن و همچنین عدم توجه کافی مسیولین شهری به احیا، مرمت و نوسازی اینگونه بافتها، اغلب باعث تخریب فضاها و بناهای موجود و تشدید فرسودگی بافت قدیم و تاریخی شهر گرگان شده است.
کلیدواژگان: بافت قدیم، فرسودگی، نوسازی، بازسازی، گرگان -
صفحه 2
در سالهای اخیر آمار ابتلا به اتیسم افزایش چشمگیری داشته است. توجه به حضور این افراد در جامعه مهم است زیرا در یک جامعه دادمنشانه، همهی افراد باید حقوق یکسانی داشته باشند. سالهاست که سعی شده با انتشار استانداردها و دستورالعملهای مختلف، امکان استفاده فضاهای جمعی مشترک برای افراد معلول و سالم فراهم شود. ولی دستورالعملی برای حضور افراد اتیستیک و غیر اتیستیک به صورت مشترک در فضاها وجود ندارد، زیرا تصور عموم بر این است که فضاهای طراحی شده برای افراد اتیستیک فضاهای خوبی برای افراد غیر اتیستیک نیستند. این طرز فکر سب شده که افراد اتیستیک حقوق یکسانی در محیطهای مختلف نداشته باشند. از طرفی طراحان و کارفرمایان از اهمیت حضور این افراد در اجتماع مطلع نیستند و در طراحی و ساخت فضاها کوچکترین توجهی به نیاز این افراد نمیکنند که درنهایت سبب انزوای این افراد در جوامع شده است. در این پژوهش فرض بر این است که فضاهایی مناسب برای افراد اتیستیک نه تنها برای افراد غیر اتیستیک مناسب هستند بلکه سبب افزایش کیفیت فضا برای آنها نیز میشود. هدف از این پژوهش شناسایی سازگاری افراد غیر اتیستیک در فضاهایست که با توجه به مولفههای معماری افراد اتیسم بنا شده است. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. برای شناسایی میزان کیفیت معماری فضاهای سازگار با اتیسم برای افراد غیر اتیستیک ابتدا تا جای ممکن پیشنهادات و مولفههای معماری موجود که سبب سازگاری فضا برای افراد اتیستیک شده شناسایی شده سپس تاثیرات و نتایج این مولفهها بر روی افراد غیر اتیسم بررسی شده است. در این پژوهش مشخص شد که فضاهای سازگار با افراد اتیستیک میتواند سبب افزایش کیفیت محیطی برای افراد عادی نیز شود. لازم به ذکر است که در برخی از جزییات فضایی نیازهای افراد با یکدیگر متفاوت هستند و در افراد اتیستیک به دلیل حساسیت بیشتر حسی یشان فراهم کردن نیازهای شخصی و محیطی آنها اهمیت بیشتری دارد. در این پژوهش پیشنهاداتی در خصوص طراحی داده شده که به وسیلهی آنها میتوان به بهبود فضاها برای افراد اتیستیک و افراد عادی پرداخت.
کلیدواژگان: فضاهای تعاملی، آلیستزیا، اتیسم، اتیستیک، غیر اتیستیک، مولفه های معماری -
صفحه 3
در عصر حاضر نیاز به سرپناه و مامن در سفر همچون گذشته از جمله دغدغه های مسافران محسوب می شود. مجموعه های بین راهی جایگزین مناسبی جهت ارایه خدمات در مبحث توریسم و سفرهای جاده ای است. کاروانسرا بخشی از بافت تاریخی شهرهای ایرانی است و از جمله ابنیه مهم شهری و غیر مذهبی بوده که معمولا مهمترین مسیرهای تجاری و زیارتی قرار دارند، کاروانسراهای تاریخی ایران از یک ساختار کلی معماری برخوردارند که به لحاظ ویژگی های فنی و اجتماعی مشترکند. کاروانسرای زعفرانیه در سبزوار یکی از نمونه کاروانسراهای تاریخی متعلق به دوره قاجار، در مسیر جاده ابریشم است که با وجود دستکاری ها و دخل و تصرفاتی که در طی سالیان متمادی متحمل شده.باز هم پتانسیل های بسیاری برای گسترش و استفاده دارد. این امر لزوم تحقیق درباره این اثر ارزشمند را می رساند. طراحی مجتمع گردشگری که بتواند با رویکر دهای علمی و کارشناسی ارتباط فضاها در جهت تبیین مولفه های موثر در معماری بومی را در این بنا و امثال آن حفظ و تقویت نماید غیر قابل اجتناب بنظر می رسد. روش این پژوهش، کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و از نوع کاربردی است. برای جمعآوری اطلاعات از کتابهای علمی، سندها و بررسیهای آزاد (دیدن و رفتن به مکانها) بهره میگیرد.سپس، مطالعات میدانی (مشاهده و بازدید از پروژههای موجود) و برسی و تجزیهوتحلیل اطلاعات لازم به نظر میرسد.نتایج این تحقیق نشان دهنده است که کاروانسرای زعفرانیه علاوه بر اینکه ازنظر موقعیت مکانی و قرارگیری در مسیر یکی از جادههای پرتردد کشور (تهران مشهد) می باشد شاهد کمبود شدید مجتمعهای گردشگری در این جاده بوده است و باوجود پتانسیلهایی که منطقه دارد میتوان در احیا. و تقویت آن مثمر ثمر باشد همچنین با توجه به اهمیت درونگرایی در این منطقه طراحی پلان به زیبایی انجام شده است. با توجه به معماری سنتی در طراحی این پروژه از مصالح و متریالی همساز با اقلیم استفاده شود..
کلیدواژگان: معماری بومی، گردشگری، کاروانسرا، سبزوار -
صفحه 4
توجه به اقلیم در معماری و ایجاد راهکارهایی جهت مقابله با شرایط جوی از دیرباز مورد توجه بشر بوده است. در خانه های سنتی در اقلیم های مختلف تلاش معماران در جهت ایجاد فضاهایی بوده که بتواند از طرفی نیازهای کاربردی انسان را برطرف کرده و از طرفی هم راستا با اقلیم همان منطقه عمل کند تا منجر به آسایش فیزیکی اهالی درون خانه گردد. از این جهت پی بردن به راهکارهایی که مردم مناطق مختلف به کار بردند میتواند در صورت شرایط اقلیمی مشابه به پایداری و کیفیت زیستی هر چه بهتر بنا در نقطهای دیگر کمک کندو به عنوان نگرشی نوین از بعد مکاشفه در حوزه اقلیمی مورد تحلیل قرار گیرد ؛ بنابراین یافتن نقاط اشتراکی و افتراقی از چالشهای پیش رو و ضرورت تحقیق حاضر است. هدف از ارایه این مقاله یافتن اشتراک و تفاوتهای به کار گیری معماری پایدار در نحو فضاهای مسکونی در دو کشور ایران و کره جنوبی است و تحقیق انجام شده در پی یافتن پاسخی برای این سوال است که با توجه به نگرش معماری پایدار توجه به تهویه و نور از بعد کالبدی و ساختاری در معماری سنتی حیاط دار ایران و کره جنوبی در پهنه اقلیمی اقلیم گرم و مرطوب دارای چه وجوه اشتراکی و افتراقی می باشد. روش تحقیق در مقاله پیش رو توصیفی-تحلیلی با مقایسه تطبیقی الگوهای حیاط دار بوده که خانههای سنتی مناطق گرم و مرطوب ایران و کره جنوبی (هانوک) را مورد بررسی قرار میدهد. نتایج تحقیق نشان دهنده این موضوع است که توجه به تهویه و نور در ساختار کالبدی هر دو کشور با پذیرفتن نقش حیاط محصور، ایجاد روزن های درون بنا و همچنین ایجاد بازشوهای زیاد و ایوان های وسیع از اقدامات انجام شده در معماری موارد بررسی شده می باشد که علاوه بر وجود تفاوت در اقدامات به کار گرفته شده جهت سازگاری با اقلیم، اشتراکاتی نیز وجود دارد که با توجه به تحقیق انجام شده تعداد آن ها بیشتر از تفاوت ها می باشد.
کلیدواژگان: پایداری، اقلیم گرم و مرطوب، تهویه، نور طبیعی، خانه های حیاط دار -
صفحه 5
آرکی تایپ ها، حقایقی از کل عالم هستی می باشند که از ضمیر پنهان انسان ها نشات می گیرند و به عنوان اطلاعات مشترک جهانی گاهی به صورت تصاویر وارد خودآگاه می شوند. انسانها برای فایق آمدن بر شکاف بین بخش آشکار و پنهان ذهن خود، در پی شناخت آرکی تایپ ها، به منابعی چون نماد، اسطوره و رویا نیاز دارند. آرکی تایپ ها زمانی ظاهر می شوند که محتوایی پیدا کنند، زیرا آرکی تایپ ها به خودی خود تهی و خالی هستند. معماری، محتوی و واسطه ای برای بیان ناخودآگاه جمعی انسان ها، اسطوره های جهانی و رویاها است که به صورت نماد در فضاهای معماری نمود می یابند. مهمترین آرکی تایپی که همواره در طول تاریخ به شکل های گوناگون در آثار علمی، ادبی، هنری، فلسفی و... تکرار می شود، مفهوم مرگ، زندگی و تولدی دوباره می باشد. هدف از این مقاله پاسخگویی به این سوال است که آیا با دستیابی به مشترکات معنایی آرکی تایپ های ذهنی «تولد، زندگی و مرگ» که در ناخودآگاه جمعی انسان ها وجود دارد، می توان به درک مفاهیم آرکی تایپی و تجلی آن در فضاهای معماری رسید یا خیر. بر اساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی تایپ می باشد، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است. در بین فضاهای معماری، این آرکی تایپ، به صورت گذر از جهان مادی سپس مکث در فضایی واسط و برزخ گون برای ورود به بهشت موعود و نهایتا رسیدن به کمال مطلق و سیر در فضای خالی، تهی و خلا به شکل سلسله مراتب دنیوی به مراتب اخروی در فضاهای مجموعه های آرامگاهی عینیت یافته است. با این فرض، به نظر می رسد علاوه بر تاثیر مسایل اجرایی، سازه ای، مصالح و فنون زیبایی شناسی در شکلگیری آرامگاه ها، آرکی تایپ ها نیز در ساختار معماری این مجموعه ها بازتاب یافته باشند. این تحقیق نقطه شروعی است برای پژوهش های آینده جهت رسیدن به زبان مشترک معماری آرامگاهی ایران از طریق شناسایی آرکی تایپ ها به عنوان ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیامهایی نو از این بناهای ارزشمند.
کلیدواژگان: آرکی تایپ، «تولد، زندگی، مرگ»، فضای معماری، زبان مشترک -
صفحه 6
در سال های اخیر اقامتگاههایی با عنوان اقامتگاه بومگردی در صنعت گردشگری کشور پدیدار شدهاند. از اهداف اصلی ساخت این اقامتگاهها سازگاری بنا با محیط، توجه به اقلیم منطقه و پایداری بنا میباشد. همچنین اقامتگاههایی با رویکردهای جدیدتری چون اقلیمی و پایداری بنا شدهاند که بدون توجه به معماری بومی منطقه طراحی و ساخته شدهاند. توقع میرود که این بناها کیفیت بیشتری نسبت به بناهای بومی منطقه داشته باشند زیرا با علم روز ساخته شدهاند و جوایز معماری روز دنیا را هم دریافت کردهاند. هدف این مطالعه بررسی سه اقامتگاه بومگردی در جزایر دریای خلیجفارس (قشم، هنگام و هرمز) از نظر سازگاری بنا با مولفههای اقلیمی معماری منطقه میباشد. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. در ابتدا اطلاعات ژیوفیزیکی و اهداف اقلیمی این سه جزیره شناسایی شده بعد مولفههای اقلیمی آنها استخراج شده است و در ادامه بر اساس راهکارهای اقلیمی به بررسی این سه بنا پرداخته شده است. در انتها تمام یافتهها در جدولی به صورت خلاصه جمعآوری شده و به مقایسهی سازگاری بناها با اقلیم منطقه پرداخته شده است. در این پژوهش فرض بر این است که اقامتگاه تازه تاسیس ماجرا، واقع در جزیرهی هرمز با توجه به رویکرد اقلیمی- زیستی، سازگاری بیشتری با محیط داشته باشد ولی بلعکس بنای قدیمی ساخت (دورشه در قشم) و بنای جدیدی که با رویکرد معماری بومی (گاروم زنگی) ساخته شدهاند، سازگاری بیشتری با محیط دارند. در این پژوهش نتیجه گرفته شد که الگوهای معماری هر منطقه با اقلیم، فرهنگ و تاریخ همان منطقه سازگار شدهاند. این سازگاری قرنها طول کشیده و عدم توجه به این الگوها سبب خلق بناهایی که با اقلیم و فرهنگ منطقه سازگار نیستند شده است. معماران باید تلاش کنند که به جای حذف الگوها، الگوهای موجود هر منطقه را بر اساس نیازهای جدید بروز رسانی کنند.
کلیدواژگان: معماری همساز با اقلیم، اقلیم گرم و مرطوب، اقامتگاه بوم گردی، هرمز، قشم، هنگام -
صفحه 7
پس از دنیاگیری بیماری کویید 19، ایجاد سریع فضا برای پاسخ به نیازهای جدید مانند نیاز بسیار زیاد به فضای نقاهتگاهی از جمله چالشهایی بود که در کوتاه مدت پیش روی معماری و معماران قرار داشت. معماری چه در موضوع تولید اندیشه و چه در امر تولید فضا از آنجا که با سرعت نسبتی ندارد برای یافتن پاسخ این چالشها به گذشته رجوع کرد. نحوه زیستن انسان معاصر رابطه بسیار مستقیم با تحولات جامعه دارد همانطور که تحولات می توانند منجر به نوع خاص از الگوی رفتاری شود انسان نمیتواند خواهان تحولات و تغییرات برای تامین نیازهای خود باشد.انعطاف پذیری در معماری پاسخگوی بسیاری از نیازهای تغییر پذیر در فضاهای داخلی و خارجی محیط های ساخته شده به شمار میرود. طراحی ساختمان انعطاف پذیر که مطابق با تغییرات مد نظر کاربران و همچنین تغییرات محیطی دارای قابلیت انعطاف باشد روش موثر جهت ایجاد ساختمان ها خواهد بود.هدف از نگارش این مقاله بیان اهمیت و جایگاه فضاهای انعطاف پذیر در معماری است و از این رو با توجه به شرایط جامعه جهانی استفاده از فضاهای انعطاف پذیردر جهت ساخت سریع تر مکانهای بهداشتی یکی از راهکارهای مناسب مبارزه با این اپیدمی می باشد. با بررسی نمونه موفق آسمانخراش مدولار (ساختمان پزشکی انعطاف پذیر) در چین برنده مسابقه 2020 از سوی ایالات متحده امریکا شده است.
کلیدواژگان: فضاهای انعطاف پذیر، معماری، با شیوع اپیدمی، کوید، 19، آسمانخراش مدولار(ساختمان پزشکی انعطاف پذیر)، چین 2020 -
صفحه 8
اهمیت پرورش صحیح کودکان به عنوان سرمایه های انسانی در هر جامعه بر کسی پوشیده نیست به شکلی که در نقش زیر مجموعه ای چون خانواده، اثرات مثبت و منفی آن بر کودکان ایفای نقش می کند. اما برخی از این کودکان در قالب بی سرپرست یا بد سرپرست با مشکلاتی اعم از؛ اختلالات دلبستگی عاطفی، نقص رشد شناختی و اجتماعی، اختلال و اختشاش هویت، بیماری های روانی و نا به هنجاری های رفتاری اجتماعی رو به رو می شوند که تمام این مشکلات مربوط به نقایص و کاستی های دوره رشد کودکی آنهاست. سرپرستی دسته ای از این کودکان که سنین 3 تا 6 سالگی را شامل می شود، با توجه به شکل گیری اولیه ذهن الهام دهنده در آنها باید در جهت تعادل، بین فضاهای زیستی و تجربه فرم های سازنده فضایی برای آنها باشد تا بتواند نیازها و مشکلات ارتباط با فضا از جمله فضاهای مشارکتی را در آنها شناخته و در جهت بهبود آن گام بردارد که این خود نقطه اشتراک فضاهای مشارکتی و یادگیری فضایی است. از این رو سعی شد تا با بهره از گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و استنتاج آن و با استفاده از تفسیر متغیرهای یادگیری فضایی در بهبود کیفیت فضای بازی و مشارکتی به توصیف رابطه متقابل میان آنها پی برده و همچنین با پاسخ به پرسشی چون: "چگونه می توان با بهره از مولفه هایی تاثیرگذار در کیفیت فضای بازی و مشارکتی این دسته از کودکان به سطح یادگیری فضایی مطلوب تری از دید آنها دست یافت؟" که پاسخ به این پرسش می تواند منجر به تفسیر راهکاری در جهت رفع نیاز فضاهای مشارکتی از طریق مولفه ای چون بازی انگیزی در این دسته از کودکان شود، تا با پرورش حواس پنجگانه آنها نیز بتواند به رشد شناختی و بازپروی ذهنی آنها دست یابد که این مهم خود در جهت یادگیری و درک فضایی منجر به باز تعریف واژه بازپروری می شود، تا این اصل در اماکن مدنظر تنها در قالب یک نام تلقی نشود.
کلیدواژگان: کیفیت فضای بازی، یادگیری فضایی، رشد شناختی، کودکان بی سرپرست -
صفحه 9
طراحی و ایجاد محیطی متناسب با نیازهای کاربران در قلمرو معماری قرار میگیرد؛ امروزه با بالا رفتن سطح آگاهی جامعه از تاثیر کالبدی محیط زندگی بر آسایش و کیفیت زندگی انسان، نیاز به طراحی و ساخت فضاهای معماری متناسب با ویژگی های جسمی و روحی کاربران، به ویژه برای کاربران با نیازهای خاص نظیر مبتلایان به اختلالات طیف اتیسم که تعداد و حضور آنها در جامعه رو به افزایش است؛جهت افزایش بهره وری،ارتباط و بروز رفتار سازگارانه بیش از پیش احساس میشود.بنابراین ضروری است که معماران راهحلهای طراحی جهت پاسخگویی به نیازهای حسی خاص کاربر اتیسم مشابه راهحلهای تدوین شده برای افراد با معلولیتهای حرکتی و بصری ایجاد کنند وآنها را نباید مجبور به سازگاری کامل با محیطهای فعلی موجود کرد و تحت هیچ شرایطی،معماری مسایل حسی که افراد مبتلا به اتیسم در محیط برای یادگیری و پیشرفت نیاز دارند را نباید نادیده بگیرد. این مقاله براساس مطالعات کتابخانهای یک پژوهش کاربردی با هدف معرفی و تفصیل رویکردهای طراحی معماری و نظریههای بنیادین جهت طراحی و ایجاد محیط متناسب با نیازها و مسایل حسی خاص کاربران مبتلا به اتیسم میباشد و از آنجایی که در کشور ایران اکثر مراکز آموزشی و توانبخشی فضاهایی مسکونی هستند که تغییر کاربری داده اند و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارند؛ معماران و طراحان میتوانندبرای دستیابی به اهداف خود یعنی طراحی کارآمد منطبق با نیازها و افزایش کیفیت بهره وری این دسته از کاربران خاص در تمام مکان ها اعم از آموزشی و مسکونی و...این مبانی را مد نظر قرار دهند. در پژوهش حاضر رویکردهای طراحی مناسب برای این افراد شامل رویکرد طراحی حسی(توسعه مهارت)،عصبی-معمولی(انطباق با شرایط روزمره)و تغییر تیوری تحریک حسی(ترکیب دو رویکرد طراحی حسی و عصبی-معمولی) و نظریه های بنیادین شامل رفتارمحیطی،درمانی محیطی،گشتالت،ادغام حواس،کوری ذهن وعملکرد اجرایی که به شناخت نیازهای خاص کاربر مبتلا به اتیسم در تعامل با محیط اطراف میپردازد؛مورد بررسی قرار میگیرد.
کلیدواژگان: اتیسم، طراحی حسی، نظریه بنیادین، رویکرد طراحی -
صفحه 10
دو مفهوم صیرورت و حفظ اثار و نشانه های گذشته هر کدام از نظر اندیشمندان پست مدرن (به عنوان یک اندیشه انتقادی نسبت به اندیشه مدرن) مورد توجه و تاکید قرار دارند. از این رو با بررسی عمیق این دو مفهوم به ظاهر متضاد از نگاه نظره پردازان پست مدرن و با در نظرگرفتن یک نمونه موردی و تطبیق مفاهیم یاد شده با شرایط ان در پی یافتن نحوه برخورد اندیشمندان پست مدرن با چنین دوگانگی هستیم. در شهر کرمانشاه یک خیابان به عنوان شریان اصلی و با بافت تاریخی وجود دارد که بدون تعریض و با عرض فعلی خیابان حتی با اعمال انواع محدودیت های ترافیکی باز هم جوابگوی رفت وآمد شهروندان کرمانشاهی نیست. از طرف دیگر، تعریض این خیابان باعث تخریب بافت سنتی و با ارزش بازار کرمانشاه می شود. دغدغه پیشرو در این تحقیق چگونگی حل این معضل با استفاده از نگاه اندیشمندان پست مدرن نسبت به مفاهیم به ظاهر دوگانه (صیرورت-پویای و حفظ اثار و نشانه های گذشته) می باشد. انچه مورد پرسش واقع می شود این است که اندیشمندان پست مدرن در مواجه با چنین شرایطی اگر دست به انتخاب بزنند کدامیک از مفاهیم گفته شده در بالا می تواند ارجحیت داشته باشد. در اینجا این فرض مطرح می شود که با بررسی دقیق و عمیق این مفاهیم در اندیشه پست مدرن بتوان به راه حلی برای رفع این دوگانگی دست یافت. در پایان باید گفت با بررسی عمیق مفاهیم یاد شده از نگاه اندیشمندان پست مدرن مانند دلوز می توان نتیجه گرفت نه تنها دوگانگی در بین این دو مفهوم وجود ندارد ، بلکه همسو بودن انها در حل معضل و دستیابی به راه حل منطقی و منطبق بر اندیشه پست مدرن می تواند به ما کمک کند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و از نظر روش انجام تحقیق (متد تحقیق) بررسی اسنادی و کتابخانه ای می باشد. این تحقیق از نظر روش شناسی، کیفیت گرا و یا تفسیری است و ابزار تحقیق بیشتر بر اساس فیش برداری از مطالب مطالعه شده در متون مرتبط با موضوع می باشد.
کلیدواژگان: مدرن، پست مدرن، صیرورت و پویایی، اثار و نشانه های گذشته -
صفحه 11
ورود روش های علمی به عرصه طراحی، یکی از نقاط عطف تحول نگرش به فرآیند طراحی بوده است. بحث درباره روش های علمی در طراحی و نگاه نظام مند و خارج از ابهام به آن، نظریه های فرآیند طراحی را در بدو شکل گیری تحت تاثیر قرار داده است. این تاثیر، منجر به پیدایش انواع گوناگونی از مدل های فرآیند طراحی _ از جمله در معماری_ موسوم به مدل های نسل اول شده است. در این راستا، چرایی و چگونگی اثرگذاری علم و روش های علمی در نظریه های فرآیند طراحی، سوالی است که این تحقیق، مورد واکاوی قرار می دهد. بررسی روش های علمی در قالب عوامل تاثیرگذار بر فرآیند طراحی، می تواند به ارتقاء آگاهی و دانش نسبت به عمل طراحی کمک نموده؛ عدم قطعیت در تصمیم گیری های طراحی را کاهش داده؛ و مسیری شفاف تر و دقیق تر را نمایان سازد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، نحوه به کارگیری روش های علمی را در زمینه نظریه های فرآیند طراحی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که چگونه تمایل به توسعه علم طراحی و طراحی علمی، منجر به تولید انواع روش ها یا مدل های طراحی، به گونه ای منطقی و عینی شده و درنهایت، به شکست، ناکامی و عدم کاربرد آن ها در واقعیت یا عمل فرآیند طراحی منتهی شده است.
کلیدواژگان: طراحی، روش شناسی، فرآیند طراحی، روش های علمی، نسل اول -
صفحه 12
امروزه با توجه به بحران های زیست- محیطی که در چند دهه اخیر با آن ها روبه رو هستیم وشاید در آینده ای نه چندان دور به تهدیدات جدی تری تبدیل شوند ، بحث پایداری و توسعه پایدار در معماری و شهرسازی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته اند. متخصصین کشور ما نیز از این جریان دور نیستند و پژوهش های دانشگاهی بیانگر میزان اهمیت بحث معماری پایدار در بین جامعه ی علمی ایران است. آسباد ها از سازه های کهن این مرز و بوم هستند که نقشی اساسی در تامین معاش ساکنان بخشی از قسمت های شرقی ایران داشته اند و همچنین نمودی از ترکیب معماری سنتی با نیازهای زیست بوم و بهره گیری مناسب از انرژی های پاک به شمار می آیند. ضرورت پژوهش حاضر از آن جا ناشی می شود که در دهه های اخیر با توجه به مشکل تجدیدناپذیر بودن سوخت های فسیلی و همچنین بحران زیست محیطی ناشی از استفاده از این سوخت ها نیاز به استفاده از انرژی های پاک به شدت احساس می شود . به همین جهت معماری پایدار و سازه هایی که در این راستا عمل می کنند اهمیت ویژه ای می یابد. بنابراین شناخت سازه ای مثل آسباد که در جهت بهره وری از انرژی پاک باد عمل می کند ضرورت می یابد. سوال پژوهش این است که مولفه ها و قواعد معماری پایدار تا چه اندازه در ساختار و عملکرد آسبادهای مناطق شرقی ایران رعایت شده اند ؟ هدف از نگارش این مقاله این است که با بازشناسی ساختار و اجزاء آسباد ها، آن ها را به عنوان نماد معماری پایدارایران معرفی کند. به طور کلی روش تحقیق در این پژوهش ازنوع توصیفی – تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. به این صورت که پس از شناخت پیشینه و دسته بندی آسبادها ، کارکرد و اجزا آن ها بررسی شده و در نهایت به بررسی مولفه های مربوط به معماری پایدار که در این سازه ها به کاررفته اند پرداخته خواهد شد. سپس نتیجه گیری می شود که به جهت رعایت قواعد عمومی معماری پایدار مانند سازگاری با اقلیم ، بهره گیری از مصالح بوم آورد و صرفه جویی در استفاده از منابع انرژی ، این بناها می توانند به عنوان الگوی معماری پایدار در کشورمان معرفی شوند و پیشنهاد می شود که با به روزآوری سازوکار آسبادها قدمی جدید در مسیر معماری پایدار برداشته شود.
کلیدواژگان: آسباد، پایداری، معماری پایدار، آسیاب بادی، باد -
صفحه 13
حرکت پیاده طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است. پیاده روی دارای اهمیت اساسی در ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیت های محیطی است. چهره شهر بیشتر از طریق گام زدن در فضای شهری احساس می شود. اما یکی از نواقص عمده شهرسازی معاصر جهان، سرسپردگی بیش از حد آن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده و حرکت پیاده است. هجوم اتومبیلها به سطح شهر بافت های شهری را از هم دریده و با ایجاد مشکلات فراوانی از قبیل ازدحام، ترافیک، آلودگی هوا، کاهش ایمنی و امنیت و آسیب های بصری، تاثیرات نامطلوبی بر روح و روان ساکنان جامعه گذاشته است که از عوامل کاهش کیفیت محیط شهری و افول ارزش های اجتماعی، فرهنگی و بصری در فضاهای شهری محسوب می شود. به عنوان واکنش و چاره جویی در برابر این وضع در طول دو سه دهه گذشته، گرایش ها و دیدگاه های جدیدی به وجود آمد که به پیدایش جنبش «پیادهگستری» منجرگشت. اما این موضوع در روال رایج شهرسازی های ایران با غفلت و بی توجهی نسبت به موضوع حرکت پیاده، هم در عرصه عملی و هم در عرصه نظری مشاهده می شود. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از منابع کتابخانه ای نظریات و عقاید صاحبنظران در رابطه با پیاده راه را بررسی کرده و در ادامه با بررسی و شناسایی نقاط ضعف و قوت در نمونه های اجرا شده پیاده راه های داخلی و خارجی، به روش تحلیلی- توصیفی، به ارایه پاسخ و بیان راهکارهایی مدون پیرامون طراحی پیاده راه مطابق با شاخصهای کیفی محیط بپردازد به گونه ای که طراح با بکارگیری این راهکارها، اهداف بیان شده برای یک پیاده راه کارا را در طرح خود تحقق بخشیده و باعث افزایش کیفیت محیطی شود.
کلیدواژگان: کیفیت محیطی، پیاده راه، محیط شهری، پیاده گستری -
طراحی الگوی نمای ساختمانهای مسکونی در شهر قائم شهر با رویکرد زمینه گرایی به کمک تکنیک دلفی و روش AHPصفحه 14
موضوع نمای ساختمان های مسکونی از این حیث حایز اهمیت است که به عنوان اولین و تاثیرگذارترین بخش ساختمان های مسکونی، همه افراد جامعه با آن در ارتباط هستند، زمینه گرایی نیز دیدگاهی است که به ویژگی های خاص یک مکان و بکارگیری آن در طراحی معاصر اشاره دارد که از سایت و زمینی که در آن واقع شده است شروع می شود و در سطح واحد همسایگی و محله مطرح می گردد و در واقع به معنی ایجاد هماهنگی میان ساختمان های مجاور و بستر طراحی است. هدف از این پژوهش بازشناسی الگو و شیوه های نماسازی موجود در شهر و بکارگیری این اجزا برای طراحی الگوی نمای زمینه گراست. با مشاهده روندی که امروزه در حوزه نماهای مسکونی در جریان است و سبب بوجود آمدن نماهای فاقد ارزش و تاثیر نامطلوب بر منظر شهری شده است، ضرورت طراحی زمینه گرا مشخص می شود. این مقاله به تدوین و پالایش شاخص های زمینه گرایی بر روی چهار نمای طراحی شده با این رویکرد به کمک روش دلفی و روش سلسله مراتبی می پردازد که در ابتدا به جمع آوری شاخص های زمینه گرایی به وسیله تیم طراحی پرداخته می شود که این شاخص ها به چهار دسته کلی ابعاد کالبدی، عملکردی، اقلیمی و اجتماعی- فرهنگی تقسیم شده اند و به منظور ارزیابی نماهای طراحی شده به وسیله این شاخص های کیفی، پژوهشگر به جمع آوری آراء حلقه ای ده نفره از متخصصان در زمینه معماری به روش دلفی پرداخته است که در دو مرحله بصورت پرسشنامه باز و پرسشنامه بسته انجام شده و داده های حاصل از توافق نیز به کمک روش سلسله مراتبی یا AHP مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد نما با رویکرد تلفیق معماری گذشته و امروزی دارای بیشترین آراء در سه بعد کالبدی، عملکردی و اجتماعی- فرهنگی در میان چهار دسته کلی و همچنین نسبت به سایر نماها است که به عنوان الگویی برای طراحی نمای زمینه گرا پذیرفته شده است.
کلیدواژگان: نما، زمینه گرایی، تکنیک دلفی، روش سلسله مراتبی -
صفحه 15
مسکن بعنوان پناهگاه انسان، زاییده یکی از نیازهای اساسی جوامع بشری است که عناصر سازنده آن به طور توامان از محیط طبیعی، شیوههای زیستی- معیشتی و روابط اجتماعی و فرهنگ جامعه مورد نظر تاثیر پذیرفته است. این اثرپذیری از شرایط محیطی و اکولوژیکی، در بناها و مساکن نواحی روستایی، بسیار محسوس است؛ به طوریکه تحت تاثیر نیروها و عوامل محیطی، فرهنگ مادی- معنوی جوامع روستایی تکوین و طی روندهای زمانی تکامل یافتهاند که از آن با عنوان «الگوی بومی مسکن» خاص آن منطقه یاد میشود. در این میان، توسعه روستاها و مقاوم سازی مسکن روستایی همواره یکی از مهمترین دغدغههای دولتمردان و برنامهریزان روستایی بوده که طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی یکی از مهمترین این طرحها است. جامعه آماری تحقیق شامل 5922 خانوار روستایی بوده که به دو گروه وام گیرندگان طرح مسکن و وام نگرفتگان این طرح دسته بندی شده که در مجموع تعداد 200 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که غالب روستاییانی که از طرح بهسازی مسکن روستایی استفاده کردهاند، طبقه ضعیف و کارگری بوده است. بعلاوه، اجرای این طرح اگرچه نتایج مثبتی را در بین خانوارهای روستایی به دنبال داشته، لیکن در برخی از معیارهای الگوی بومی- سنتی مساکن روستایی منطقه از جمله نحوه استقرار و جانمایی خانه، الگو و جهتیابی خانه، کمرنگ شدن فضاها و عملکردهای اقتصادی مسکن و غیره، نتایج چشمگیری حاصل نشده است.
کلیدواژگان: مسکن، مسکن روستایی، وام مسکن، طرح بهسازی، الگوی بومی- سنتی -
صفحه 16
سازه های غشایی به سبب ویژگی هایی همچون قابلیت حمل و نقل، سهولت در برپایی و برچیدن و همچنین سبک بودن، از دیرباز مورد استفاده بسیاری از مردم به ویژه عشایر بوده است. امروزه نیز به سبب وزن کم و قابلیت بالای این سازه ها در خلق فرم های بدیع، زیبا و متنوع توجه بسیاری از طراحان و معماران به این سازه ها بیش از پیش جلب شده است. با پیدایش کامپیوترها و پیشرفت در روش های محاسباتی، در زمینه فرم یابی سازه های غشایی پژوهش های گسترده ای صورت گرفته است. از آنجایی که هندسه سطوح غشایی فرم آزاد توسط روابط ریاضی پیچیده تعریف می شوند، فرم یابی این سطوح نیز فرآیندی پیچیده و زمان بر می باشد. هدف این پژوهش، بررسی انواع روش ها و فرآیند فرم یابی سازه های غشایی فرم آزاد و ارایه الگویی برای این فرآیند می باشد. برای این منظور، با مطالعه منابع کتابخانه ای، انواع سازه های غشایی و روش های فرم یابی آن ها و نرم افزارهای مورد استفاده در این حوزه مورد بررسی قرارگرفت. درنهایت، با فرم یابی یک سطح غشایی به روش رایانشی توسط نرم افزار راینو و پلاگین گرس هاپر و افزونه کانگورو الگوریتمی برای نحوه انجام فرآیند طراحی و فرم یابی هندسی این نوع سازه ها ارایه گردید. الگوریتم ارایه شده طراح را قادر می سازد تا بتواند هرنوع سازه غشایی با فرم آزاد را طراحی و فرم یابی کند.
کلیدواژگان: فرم یابی، فرم یابی رایانشی، سطوح غشایی، فرم آزاد